ایران در حال کنار گذاشته شدن از عرصه بینالمللی است| حتی آمریکا هم نمیتواند بدون همکاری با کشورها مشکلاتش را حل کند
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - به گزارش منیبان، صبح یکی از روزهای منتهی به بهار به دفتر فیضالله عرب سرخی رفتم. دفتری ساده و بیآلایش که تنها با دو تابلوی خطاطی شده مزین شده و کتابخانه تقریباً خالی از کتاب بود و فقط یک جلد قرآن در آن قرار داشت.
عرب سرخی با روی گشاده استقبال میکند، به گفتوگو مینشینیم از سختیهایی که گذشت و سختیهای احتمالی پیش رو میگوید، از تائید صلاحیتها در انتخابات ریاست جمهوری میگوید.
او به نکته جدیدی درباره پزشکیان اشاره میکند؛ اینکه خود پزشکیان هم بر اصلاحطلب بودنش تأکید ندارد. از او درباره تلاشهای پشت پرده پزشکیان برای رفع حصر رئیس دولت دوران جنگ میپرسم که در پاسخ میگوید برای اثربخش بودن تلاشها بهتر است گزارشی ارائه نشود ولی اشاره میکند که در مورد رفع حصر و محدودیتها، قولهایی به پزشکیان داده شده است.
در ادامه گفتوگوی آوش با فیضالله عربسرخی، فعال سیاسی اصلاحطلب، را میخوانید:
سالی که گذشت پر فراز و نشیب بود. از انتخابات دو مرحلهای مجلس تا انتخابات دو مرحلهای ریاست جمهوری که بهطور ناگهانی رخ داد و بعد هم شهادت اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله. مشخصاً فضا را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما یک دوره سه ساله مرحوم آقای رئیسی را داشتیم که روز به روز مسائل معیشتی و گرفتاریهای مردم بیشتر میشد. میخواهم همینجا تاکید کنم، آن مشکلاتی که مقداری از قبل وجود داشت و به مرور هم تشدید میشد، میتوانست هر دولتی را زمینگیر کند. ضمن این که مسائل مدیریتی و دخالتهای گسترده میتواند نقشی در تعیین وضعیت داشته باشد اما سیاستهای غلط نیز نقش تعیین کنندهتری را بازی میکند. به طور مشخص سیاستهایی که به تحریمهای ایران منتهی میشود نقش اول را در وضعیت امروز ایفا میکند؛ اما مسائل دیگری از جمله شیوه و کیفیت مدیریت هم تاثیرات خود را دارد.
بنابراین به نظر من روند حرکت مسائل مختلف در دوره آقای رئیسی فقط مردم را متأثر و اصلاحطلبان را نگران نمیکرد بلکه معتقدم اصولگرایان را هم کاملاً نگران کرده بود و وقتی که حادثه هلیکوپتر پیش آمد و ایشان مرحوم شدند به نظر میرسید که در نگاه به انتخابات و مسائل سیاسی و وضعیت کشور، احتمال یک تجدید نظر بسیار جدی وجود داشت. توصیههایی هم به اصلاحطلبان میشد که یک نامزد مناسب را معرفی و اعلام کنید. به جای یک نامزد، سه نامزد معرفی شدند و برآوردها این بود که اگر قرار باشد تجدید نظری صورت بگیرد باید یک نامزد از جبهه اصلاحات تائید شود تا اصلاحات بتواند در انتخابات مشارکت کند این اتفاق افتاد و یکی از این سه نامزد تائید شد.
شورای نگهبان معتدلترین نامزد جبهه اصلاحات را تائید صلاحیت کرد
معتدلترین نامزدی که جبهه اصلاحات میتوانست انتخاب کند و انتخاب کرد، مورد تائید شورای نگهبان قرار گرفت. برداشت همه ما این بود که این اتفاق با نظر مقامات ارشد کشور صورت گرفته است. لذا این امیدواری وجود داشت که اگر این نامزد رأی بیاورد، میشود فکر کرد راه برای اصلاح سیاستها باز شده است. خوشبختانه آقای پزشکیان در دور اول رأی آورد و به دور دوم رفت و رفتن او به دور دوم این خوشبینی را در بخشهایی از جامعه ایجاد کرد که میشود کاری کرد و برای دور دوم هم 10 درصد دیگر از مردم به صحنه آمدند و رأی دادند. همه باور کرده بودیم قرار است سیاستها تعدیل شود.
با نگاهی که آقای پزشکیان مطرح کرد، این موضوع شکل گرفت که اگر طرف مقابل همراه است، اجازه دهید نیروی دو طرف در صحنه باشند و باهم کار کنند تا کمی از این مشکلات کاسته شود. با چنین نگاهی 6 ماه از عمر دولت میگذرد اما با کمال تاسف باید گفت این نگاه ظاهراً یک سویه بوده است. نگاهی نیست که دو طرف ماجرا به مسئله و به همکاری داشته باشند. حداقل بخشهای قابل توجهی از طرف مقابل چنین نگاهی را ندارند.
بخش قابل توجهی از امیدهای انتخاباتی از بین رفته است
مدتی است که از برکناری دو مقام ارشد و همراه آقای رئیس جمهور میگذرد و تصورات و امیدواری که در مورد اصلاح سیاستها داشتیم، دیگر وجود ندارد. بنابراین تنها این امیدواری باقی میماند که بشود ظرفیتهای اقتصادی بخش خصوصی را فعال کنیم و یا فعال شود که در این مورد هم، تجربه نشان میدهد تا زمانی که دولت نتواند یک رفتار اعتماد برانگیز از خود بروز دهد، این مورد کمتر رخ میدهد. تا زمانی که حکومت نتواند روابط بیرونی خود را فعال کند و سرمایهگذاریهای بیرونی در کشور صورت نگیرد، بخشی که اعتمادش را از دست داده به سادگی اعتماد نخواهد کرد. بنابراین از گوشه و کنار شنیده میشود که رئیس دولت گفته پرداخت حقوق این ماه را از فلان نهاد و دستگاه قرض گرفتهایم. در چنین وضعیتی امیدهایی که در انتخابات ایجاد شد تا حد قابل توجهی به محاق رفته است.
فکر میکردیم الحاق به FATF کار خیلی سختی نیست
یعنی حامیان دولت ریزش داشته است؟
بله. وقتی که آقای پزشکیان نمیتواند موردی که وعده داده را محقق کند، همین میشود. خبرهایی که میرسد همین است. برای نمونه رفع فیلترینگ بهعنوان یک کار بیثمر دنبال میشود زیرا همه مردم با فیلترشکن کار میکنند و هزینه دولت و مردم هم بالا رفته است. فیلترینگ هیچ کارآمدی نداشته است. فکر میکردیم رفع فیلترینگ بهراحتی انجام میشود اما نشد. اپلیکیشنی که شاید حدود 50 میلیون نفر با انواع فیلترشکن و پروکسی از آن استفاده میکنند، همچنان در فیلتر است. علاوه بر این در مورد مسائلی از قبیل FATF، که فکر میکردیم ملحق شدن به آن کار نه چندان سختی باشد، صورت نمیگیرد و فرصتها را از دست میدهیم. جابجاییهایی که در خریدها و مسائل مختلف صورت میگیرد با ریسکهای بالا از طریق صرافیها، واسطهها و تراستیها صورت میگیرد که همه اینها هزینه است و هیچ اتفاق مثبتی نمیافتد.
ایران در حال کنار گذاشته شدن از عرصه بینالمللی است
باید با تاسف گفت این رفتاری است که به طور عمده به سطح حاکمیت بر میگردد. ایران در حال کنار گذاشته شدن از عرصه بینالمللی و کریدورها و ارتباطات بینالمللی و مجامعی است که میتواند برای توسعه ایران نقش آفرینی کند. هنوز روابط خوبی با همسایگان نداریم. اگر روی حداکثر دیدگاههای خود بایستیم، دیگران هم راحت روی حداکثر دیدگاههای خود میایستند. باید دو طرف حاضر باشند دیدگاههای خود را تعدیل کنند و به سمت کف مطالبات بروند. کشورها با کف مطالبات میتوانند باهم همکاری کنند نه با سقف مطالبات.
فکر میکنید آن نگاه یکدستانگاری توسط حاکمیت کنار گذاشته نشده است؟
استنباطها این بود که وقتی آقای پزشکیان تائید صلاحیت میشود یعنی این سیاست تعدیل شده اما وقتی در اجرا همه محدودیتهای گذشته برقرار است، احساس میکنید این اتفاق نیفتاده و فقط زمان خریداری شده است.
وفاق در هر سطح و میزانی میتواند برای کشور منافع داشته باشد
به قضیه وفاق اشاره کردید که باید دوطرفه باشد. از طرفی به کنار گذاشته شدن اعضای کابینه اشاره کردید. فکر میکنید وفاق نیاز به باز تعریف دارد؟ آقای پزشکیان باید با همین شرایط وفاق را ادامه دهد؟
وقتی وفاق را مطرح میکنیم، باید منظور خود را نیز تبیین کنیم. در حال حاضر شاهد یک ناهمسویی بین مطالبات مردم و حاکمیت هستیم. از طرفی یک ناهمسویی بین جریانات سیاسی درون و بیرون حاکمیت داریم، همه اینها نیازمند اصلاح و بازنگری برای ایجاد همکاری است و امکان ندارد حاکمیت بتواند بدون همراهی گسترده مردم مشکلات را حل کند و یا اینکه بدون همکاری جناحها مشکلات کشور حل شود. منظور من از همکاری به معنای این نیست که لزوماً ائتلاف تشکیل دهند بلکه رأی مردم را به رسمیت بشناسند.
برای وفاق از ابتدا تعریف دقیقی از طرف آقای پزشکیان ارائه نشد اما اگر وفاق درست صورت بگیرد امر مثبتی بوده و هست و در هر سطحی و به هر میزانی، میتواند برای کشور منافع داشته باشد.
وفاق یک امر دو سویه است؛ کسی با خود نمیتواند وفاق داشته باشد. باید با طرف مقابل وفاق برقرار شود. شما رفتار طرف مقابل را نگاه کنید که در این 6 ماه و از روز اول، چه بلاهایی سر همین دولت شش ماهه آوردند. به نظر من طرف مقابل به وفاق باور ندارد، به همین منظور شروع به تخریب دولت و ناسازگاری با آقای پزشکیان و فشار بر استیضاح کردند.
طرف مقابل آقای پزشکیان در زمینه وفاق همراهی ندارد
نیاز است آقای پزشکیان وفاق ملی را تعریف و یا بازتعریف کند؟
بله. به نظر من آقای پزشکیان باید برای خود و جامعه تعریف کند که منظور او، از وفاق چیست و سپس بگوید که طرف مقابل با این وفاق همراهی دارد یا نه؟
برای آقای پزشکیان روشن شده که طرف مقابل آمادگی همکاری ندارد
به نظر میرسد جناح تندرو سنگر به سنگر جلو میآید. شواهد نشان میدهد سنگر بعدی قانون عفاف و حجاب باشد. همانطور که مشاهده میکنید در فضای مجازی و نطقهای نمایندههای تندرو میبینیم که از اجرایی نشدن قانون عفاف و حجاب گلهمند هستند. نظر شما چیست؟
به نظر من فرق نمیکند مورد بعدی کدام یک از آیتمها باشد. مهم نپذیرفتن رأی، انتخاب و برنامه است. هم نطقها و هم مناظرههای انتخاباتی و هم وعدههای آقای پزشکیان وجود دارد. جامعه حق دارد وعدههای آقای پزشکیان را مطالبه کند و این کار را میکند. امکان دارد رئیس جمهور تصور کند نمیتواند کسی را وادار به انجام کاری کند و یا احیاناً از کسی چیزی بخواهد. این مشکلی است که در کار او وجود دارد. دولت حتماً در مسیر خود مشکلات واقعی دارد. فکر میکنم برای آقای پزشکیان روشن شده که طرف مقابل آمادگی چنین همکاری را ندارد. اگر صد نفر به استیضاح آقای همتی رأی میدادند، میتوانستیم بگوئیم رأی افراطی و پایداری است اما نزدیک به 190 نفر به استیضاح او رأی دادهاند. یعنی جریان اصولگرا به او رأی نداده است. هیچکدام از نمایندگان شاخصی که مقابل جبهه پایداری بوده و احیاناً با آقای قالیباف همراه هستند از آقای همتی دفاع نکردند بنابراین تقریباً همه این جریان از همکاری کنار کشیده است. الان که تقریبا انتصابات انجام شده، قرار است افرادی که منصوب به جریانهای اصلاحطلبی و اعتدالی هستند، را یکی یکی بزنند. طبیعی است که نفرات خود را نمیزنند و ظریف و همتی را میزنند.
آقای پزشکیان هم حزبی نیست که بگوئیم تصمیم بعدی او چیست
اما آقای پزشکیان در رفتارش نشان داده دست دوستی به سمت مخالفین خود دراز کرده است؟
نمی توانم الان قضاوت کنم. بالاخره آقای پزشکیان با حسن نیت این برنامه را انتخاب کرده و به سمت نیروهای مقابل خود رفته اما با حسن نیت متقابل مواجه نشده است. از طرفی آقای پزشکیان هم حزبی من نیست که بگویم تصمیم بعدی او چیست.
اما سابقه همکاری داشتید؟
بله. او در دولت اصلاحات وزیر بود اما هیچ وقت رابطه کاری با او نداشتم و هیچگاه او بر گرایش اصلاحطلبی تأکید نکرده است؛ بهخصوص در این دوره که وفاق با جریان مقابل را دنبال کرد.
من نمیتوانم پیشبینی کنم آقای پزشکیان چه تصمیمی خواهد گرفت ولی وقتی نیروهای مقابل همراه نیستند باید روی ظرفیتهای موجود خود تمرکز کند.
به نظر میرسد آقای پزشکیان به دنبال این است که دلخوری پیش نیاید؟
نگاه من و جریانی که او را نمایندگی میکنیم این است که آقای پزشکیان باید اتکای حرکت را روی ظرفیتهای خود و حامیان بگذارد.
به شعارهای انتخاباتی آقای پزشکیان اشاره کردید. یکی از شعارها و مواردی که در مناظرهها مطرح میکرد، در رابطه با عفاف و حجاب بود. به نظر شما رئیسجمهور زیر بار اجرای این قانون خواهد رفت؟
یک بحث این است که دولت چقدر زیر بار این قضیه میرود و بخش دیگر این است که جامعه چقدر این موضوع را میپذیرد. در جامعه عدهای باحجاب هستند، پوشش مورد تائید حکومت را دارند و باور خودشان هم هست. عده دیگر این امر را شخصی میدانند و به آن باور ندارند. شاید بخشی از کسانی که حجاب دارند معتقدند، امر حجاب به عنوان یک امر دینی تحمیل بردار نیست و با زور نمیشود آن را در جامعه اجرا کرد. ضمن اینکه اگر قانون زمینههای مردمی نداشته باشد با مشکل در اجرا مواجه میشود بنابراین لازم نیست حکومت کنار بگذارد، بلکه کنار گذاشته میشود. ماهواره غیر قانونی نبود؟ پلیس به طُرق مختلف بالای پشت بام مردم نمیرفت که ماهواره را جمع کند، ماهواره ماند و امروز بلاموضوع شده است. لازم نیست سراغ ماهواره بروید، در موبایل خود هر شبکه تلویزیونی که بخواهید را میبینید، کمااین که فیلتر کردهایم اما فیلترشکن هست و همه از آن استفاده میکنند و خاصیتی هم ندارد بنابراین صرفاً داشتن یک قانون کافی نیست.
در ورودی مترو فرد را مجبور میکنند شال بگذارد، وقتی از مترو بیرون آمد چه؟
یک قانون باید مصوب نمایندگان واقعی مردم باشد یعنی شما باید مجلسی داشته باشید که خواست و رأی مردم را نمایندگی کند. وقتی شما با نظارت استصوابی همه افراد دارای رأی که نگاه متفاوتی دارند را رد کرده و عدهای را با نگاه خاصی انتخاب میکنید و از آنها قانون میگیرید، طبیعتاً این قانون خیلی مقبول جامعه نیست و در اجرا با گرفتاری مواجه میشود، حتی اگر دولت اراده کند این را اجرا کند. فکر کنید دولت تصمیم گرفته این قانون را با همه ظرفیت اجرا کند آیا میتواند در خیابان به دنبال همه مردم راه بیفتد؟ شما در ورودی مترو فرد را مجبور میکنید و شالش را روی سرش میگذارد وقتی از مترو بیرون آمد چه؟ با ده نفر، صد نفر، دو هزار نفر، پنج هزار نفر برخورد میکنید؛ با بقیه چه میکنید؟ بنابراین قانون باید ویژگیهای لازم را داشته باشد که این قانون ندارد. منظور من از جامعه اکثریت است. بسیاری از باحجابها اگر در جایگاهی قرار بگیرند که بخواهند به این قانون رأی دهند رأی نمیدهند، بیحجابها که جای خود دارد.
جبهه پایداری بالاتر از دولت را میخواهد
بیش از شش ماه از عمر دولت گذشته و برخی تندروها هر روز حملات خود را تندتر میکنند که شاید سابقه نداشته است البته اینها در رابطه با مواردی مانند، استیضاح آقای همتی و کنارهگیری آقای ظریف به نتیجه رسیدند. به نظر شما همچنان این حملات به دولت ادمه پیدا خواهد کرد؟
نمیتوانیم فکر کنیم مجموعه نیروهایی که مقابل دولت قرار دارند دارای یک نگاه و انگیزه هستند. برخی از اینها سهمخواهی میکنند به این معنی که سهمی بگیرند تا کوتاه بیایند. اما بخشی از این نیروها همه دولت را میخواهند. یادتان هست وقتی آقای رئیسی مرحوم شد، در دولت رأیگیری کرده بودند که این دولت خیلی خوب بوده و تقاضا کنیم همین دولت ادامه پیدا کند. حتی به آقای پزشکیان میگفتند همین وزرا را انتخاب کند. یعنی نگاه پایداری عملاً این نبود که سهم بگیرد بلکه همه جایگاهها را میخواست. به همین دلیل آن جایی که سهم میگیرد سکوت میکند و در بقیه جاها سر و صدا راه میاندازد. آقای ظریف یک فرد سیاسی نبود، مسئلهاش سیاسی بودن نبود. مسئلهاش داشتن یک نگاه و خط مشی بود که با آن مخالف هستند. وقتی تئوریسین این جناح میگوید 50 هزار نفری که در غزه کشته شدهاند چیزی نیست و اگر نصف مردم دنیا هم کشته شوند باز هم میارزد، این نگاه در زندگی اقتصادی مردم هم همین نظر را دارد، یعنی اگر مردم از گرسنگی بمیرند برای او اهمیتی ندارد. این نگاه همه حاکمیت را میخواهد. معتقدم که این نگاه به بالاتر از دولت هم نظر دارد و نه فقط به دولت.
در حال حاضر عدهای از مخالفین دولت شعار انتخاباتی آقای پزشکیان را ملعبه قرار دادند، به این ترتیب که آقای پزشکیان در شعارهای خود گفت اگر نتوانم به وعدههای خود عمل کنم، استعفا میدهم. آیا جبهه پایداری میتواند رئیسجمهور را به این نقطه برساند؟
به نظر من این مسئله به مجموعه تدابیری که دولت اتخاذ میکند خیلی مرتبط است. آقای پزشکیان تا امروز تلاش و شعارش این بوده که دعوا نکنیم، دعوا برای مردم فایدهای ندارد، همکاری کنیم و ظرفیتهایمان را روی هم بگذاریم تا مشکلات مردم را حل کنیم، اگر اجرا شود و طرف مقابل آمادگی داشته باشد که با این شعار همراهی کند، شعار بدی نیست اما اگر به این باور برسد که طرف مقابل همه چیز را میخواهد، آن موقع چه؟ اینکه دولت الان به آن نقطه رسیده یا نه، زود است. معتقدم تداوم این موضوع تابع تدابیری است که آقای پزشکیان انتخاب میکند. باید ببینیم آقای پزشکیان امروز همچنان معتقد است که با همراهی و همکاری جریانی که حاضر نیست به او دست بدهد میتواند مسائل کشور را حل کند یا باید تدبیر دیگری بیندیشد؟
آیا آقای پزشکیان از وقتی به ریاستجمهوری رسیده با اصلاحطلبان و مشخصاً اعضای جبهه اصلاحات درباره موضوع یا موضوعاتی همفکری کردهاست؟
طبیعتاً گروهها و جبهه اصلاحات با آقای پزشکیان در ارتباط هستند و نظرات و پیشنهادات خود را میدهند بنابراین این ارتباط، همفکری و همراهی وجود دارد.
بخشی از ملاقاتهای رئیس جمهور مربوط به چهرههای شاخص اصلاحطلب است
جلسه غیر رسمی داشتند که از آن اطلاع داشته باشید؟
همیشه با آقای پزشکیان ارتباط داشتند، رسمی و غیررسمی هم ندارد. هیچکدام از اینها به معنای یک قانون نیست که بگوئیم رسمی است. طبیعتاً تقاضا و گروههای مختلف با رئیسجمهور ملاقات میکنند، حرفهایشان را میزنند و پیشنهاد میدهند. چهرهها و افراد هم تقاضا میکنند و بخشهایی از ملاقات رئیسجمهور مربوط به چهرههای شاخص اصلاحطلب است که نظرات خود را میگویند.
تشکیل حزب در باور آقای پزشکیان نیست
رئیسجمهور میگوید جزو هیچ دسته و گروهی نیست، آیا برای آقای پزشکیانی که با حمایت جبهه اصلاحات روی کار آمده، طرح چنین موردی درست است؟
آقای پزشکیان عضو هیچ گروهی نبوده و این یک واقعیت است و خلاف نمیگوید. او در هیچ گروهی وارد نشده و اهل کار حزبی نبوده است. امکان دارد این حرف مطرح شود که اصلاً حزب بهمعنای واقعی خود در کشور وجود ندارد و این نکته هم، قابل تأمل است. سیستم ما عملاً قانون مناسبی برای تحزب ندارد که انتخابات، بر اساس قانون احزاب و متناسب با آن برگزار شود. نکته دیگر اینکه حکومت هیچ جایگاه واقعی به تحزب نداده است. آقای پزشکیان در چنین فرآیندی مشارکت نداشته و باور خود او هم این نبوده که تلاش کنیم، حزب ایجاد شود.
حتی آمریکا هم نمیتواند بدون همکاری با کشورها مشکلاتش را حل کند
صحبت از جبهه اصلاحات شد. در حال حاضر وضعیت جبهه اصلاحات را چطور ارزیابی میکنید؟
معتقدم باید به شرایط عمومی کشور نگاه کرد. خیلی وقتها زمینههایی نیست ولی اجرا میشود. الان در حال حاضر مشکل ما این است که تصمیمگیری درباره مسائل کشور برعهده جناحها نیست و رسماً اعلام میشود با حاکمیت است. رسماً اعلام میشود وزارت خارجه تصمیمگیر سیاست خارجی نیست. نمیخواهم وارد درستی و نادرستی آن شوم. همچنین از طرف دولت نیز اعلام میشود تصمیمگیری در عرصه سیاست خارجی برعهده ما نیست، طبیعتاً با جناح دیگر هم نیست، بلکه برعهده حاکمیتی است که یک جناح در آن غلبه دارد. اگر سیاست خارجی ما اصلاح نشود و نتوانیم روابط خود با دنیا را عادی کنیم، مشکلات داخل کشور حل نمیشود. این مسئله هم فقط درمورد ما نیست. هیچ کشوری نمیتواند بدون همکاری با سایر کشورها مسائل خود را حل کند. با قطعیت اعلام میکنم حتی آمریکا از این قاعده مستثنی نیست.
مشکلات کشور بیشتر از این است که بخشی از آن را کنار بگذاریم
آمریکا هم برای اداره بهتر کشور، باید با سایرین همکاری کند. به رابطه آمریکا و چین نگاه کنید. رابطه اقتصادی 700-800 میلیارد دلاری بین دو کشور وجود دارد و هر دو قبول دارند رقیب یکدیگر هستند اما با هم همکاری میکنند. چین به آمریکا کمک میکند و آمریکا هم به چین. روسیه هم با آمدن ترامپ به این قافله پیوسته است. وقتی بحث اوکراین میشود، ترامپ بیش از این که به زلنسکی اهمیت دهد به پوتین بها میدهد و دنبال جلب موافقت او است. دامنه مشکلات کشور بسیار گستردهتر از آن شده که امروز حتی یک جزء را بتوان کنار گذاشت. اگر امروز حاکمیت و همه طیفهای سیاسی و مردم با هم وارد این کارزار نشوند و نپذیرند که باید روابط خود را با دنیا براساس کف مطالبات و نه سقف مطالبات تنظیم کنند، ما موفق به حل مشکلات نخواهیم شد.
در دادگاه به قاضی گفتم چطور پرونده اجتماع و تبانی پرونده یک نفره است؟
پس ائتلاف را رد نمیکنید و پدیده مثبتی میدانید؟
بله. در اصل ماجرا شعار خوبی است به شرطی که دو سویه باشد. در دادگاه، اتهام من اجتماع و تبانی بود. من به قاضی گفتم اجتماع و تبانی یعنی با کسی جمع شدهام و با آنها تبانی کردهام آنها چه کسانی هستند که در پرونده من نیستند؟ چطور پرونده اجتماع و تبانی، پرونده یک نفره است؟ این جا هم وفاق نمیتواند یک سویه باشد، باید دو طرف داشته باشد. اگر طرف دوم نخواهد، وفاق شکل نمیگیرد.
حاکمیت در قضیه تائید صلاحیت آقای پزشکیان عقلانیت به خرج داد
از انتخابات مجلس یازدهم به بعد کاندیداهای جبهه اصلاحات با استقبال شورای نگهبان مواجه نشدند، در چنین فضایی آیا از تائید صلاحیت آقای پزشکیان تعجب نکردید؟
جبهه اصلاحات دلش برای مملکت میسوزد. ناراحت است که مردم در سختی زندگی میکنند. همینکه حاکمیت، عقلانیت به خرج داد و تصمیم گرفت فردی را که مقداری متمایل به این طرف است تائید کند، به معنای باز کردن یک راه تلقی میشود و باید از آن استقبال کرد.
اگر خاطره یا صحبتی در دوره همکاری با آقای پزشکیان دارید، بفرمائید.
پاسخ به این سوال شما منفی است. چون من در حوزه اقتصادی دولت اصلاحات و معاون وزیر بازرگانی بودم و آقای پزشکیان وزیر بهداشت بود. خیلی ارتباط کاری نزدیک به جز گپوگفتهای گاه و بیگاهی که تعدادش هم خیلی زیاد نبود، نداشتیم. در مرحلهای هم او نامزد انتخابات ریاست جمهوری شده بود که رد صلاحیت شد. در آن مرحله هم جلسهای با او داشتم و نکاتی را خدمتشان گفتم اما در دولت ارتباط کاری نداشتیم و در حد سلام و علیک بود.
صداقت سرمایه پزشکیان است
به نظر من رئیسجمهور در ایام انتخابات صادقانه برخورد کرد و این صداقت سرمایه بود و همیشه با همین ویژگیها شناخته میشد. زمانی طرف مقابل شما این ویژگی را مثبت ارزیابی میکند و مبنای، همراهی و همکاری میشود و زمانی هم نه.
خاتمی در حصر کامل نیست
آقای پزشکیان از جمله وزرای دولت اصلاحات است که در حال حاضر رئیس آن در محدودیت بسر میبرد. آیا رئیسجمهور در زمینه رفع حصر میتواند گامهای مفید و موثری بردارد؟
رئیس دولت اصلاحات در حصر نیست بلکه با محدودیتهایی مواجه است. آقای پزشکیان در مورد حصر از ابتدای استقرار خود تلاشهایی انجام داده، گامهایی برداشته، مذاکراتی انجام داده و وعدههایی به او داده شده است. موانع وجود دارد. ما از روابط شخصی آقای پزشکیان با آقای موسوی و کروبی اطلاع داریم، آشنا هستیم و میدانیم روابط صمیمانه و نگاه مثبتی به یکدیگر دارند و همچنان آن نگاه مثبت برقرار است.
منبع: آوش
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1390843/